درسالهای 11-2010 موسسه تحقیقاتی واشینگتن طرحی رامنتشرکرد که جنگ آینده بین حزب الله واسرائیل را به تصویر میکشد! این یک تحقیق نبود بلکه طرح جنگی بود که بااحتمال دخالت ایران وسوریه در آن ؛ رژیم اسرائیل را به اشغال لبنان وغزه ترغیب می نمود ! وبه هر قیمتی (پذیرش هرگونه هزینه انسانی ، اقتصادی و...) از آمریکا می خواست با دخالت آشکار نظامی پیروزی قطعی اسرائیل را محقق سازد...

 انشاء وراهکار دستوری بکار رفته در این طرح نشان میداد نه یک تحقیق؛ بلکه نگاهی کاملا مطلع ونظامی ؛ راهبردی را دیکته میکند که با تقویت موضع اسرائیل درآمریکا میتواند جامه عمل پوشیده ومنافع آمریکا را در راه تحقق استراتژی صهیونیستی ؛ برده خود سازد.ورود ترامپ در صحنه سیاست آمریکا فرصتی فراهم آورد تا سردمداران اسرائیل امیدوار گردندکه میتوانند درپشت ریاست دیوانه وار و بیمنطق او اهداف تجاوزکارانه وتوسعه طلبانه شان را به پیش رانند وباتکیه به موقعیت نظامی سیاسی آنکشور پیروزیهای فراوانی را نصیب خود سازند. درعین حال وضعیت متزلزل ترامپ به دلیل شرایط روانی و رو شدن ناتوانی فکری اش در نزد افکار عمومی آمریکا  ونیز طرح پرونده روسیه ... این احتمال را تقویت میکرد که دوران ریاست جمهوری او شاید زیاد هم دوام نیاورد واین امر بر سران اسراییل پوشیده نبود . پس تعجیل در اجرای پروژه جنگ خاورمیانه لازم و ضروری می نمود! اما برای اجرای چنین طرح وپروژه وسیع وخانمانسوزی باید بستری فراهم می گردید بستری که بتواند آن را درنزدافکار عمومی توجیه نماید ویاحتی آن را از مشروعیتی جهانی وبین المللی برخوردار سازد تا در فضای مطلوب سیاسی واجتماعی رژیم اسرائیل از حداکثر توان برای تجاوز و هر اقدامی برخوردار باشد...

واین مقدمه مشارکت عربستان را توضیح میدهد! کشوری که با اعتبار اماکن مقدسه اسلامی میتواند همراهی ویاحداقل سکوت ! کشورهای اسلامی را درقبال تجاوز اسراییل تضمین نماید...

وظهور دیوانه ای در نظام پادشاهی این کشور که از کمترین شایستگی نیز بی بهره است صهیونیستها را  شانس واقبالی صدچندان بخشید ! او ولیعهد عربستان بود که جنون قدرت طلبی داشت و برای اثبات خود به یمن لشگر کشیده   وهزاران بیگناه از زن وکودک  را درخون نشانده بود. واز سوی دیگر سازمان سیا با اطلاع از بی دینی او؛ میتوانست کمک حال ترامپ در ایجاد پیوند بین او و صهیونیستهائی باشد که دشمن دیرینه اعراب تلقی می شدندولی او عربیت رانیز در برابر تفکر علمی غرب باخته بود و جز به خود و خودخواهی خود نمی اندیشید! خود خواهی که میتوانست او را برعلیه عرب ودین عرب بشوراند وآن را ابزار دست خویش قرار دهد و بی هیچ احساس نفرت واشئمزازی با دشمنان دینی و وطنی هم سفره گردد!

 پرده به پرده نمایش راآنچنان شتابزده بازی کرد که هم درلبنان وهم در داخل کشورش همه چیز رالو دادو رسوا شد... و شاید عوامی چند که دست پرورده نظام نگون بخت عرب  سعودی ندانند! ولی آنانکه باید بدانند فهمیدند که این جنون زده دشت مرض وهابیت وجنایت چه در سر دارد! وچه می پروراند !

من با اینکه دیوانه ای ازتبار عرب وهابی دشمن ملتش را به حمله به هم کیش وهم زبان ترغیب و تشویق کند کاری ندارم واینکه بادنائت چنین فردی که مایه شرمساری قوم عرب است چه جنگ خون ریزانه ای میتواند منطقه را درکام خویش فروبرد نیز ...

ولی یقین میدانم نحوستی که عربستان راگرفتار خود ساخته است دیر یازود نه درجنگ با دشمنان اش؛ بلکه  به زور شمشیر مردمی که حقیقت را دریافته اند از درون فرو خواهد پاشید وبه قعر جهنم سقوط خواهد کرد چراکه فراز جستن از بیابان سنت و طایفه گری به روزی تا اوج مدرنیزاسیون ؛ تجربه ای بود که شاه مرحوم ایران را با آنهمه قدرت به خاک سیاه نشاند و به این جوان خام وبی تجربه عرب نیز رحم نخواهد کرد...