irannews...

شیعه دلتنگ علی (ع)است

  ...نگاه ژرف علی که مقتدای تشیع است دربرابر ظهور نفس قدرت بواسطه خلافت اندیشان مترف وفریبکار؛ کوتاه نمی آید او مصلحت اندیشانی را که بانام حکومت اسلامی خواستهای خود راپیش می برند وباحاکمیتی سراسر انباشته ازدروغ ونیرنگ وفساد مصالح ومنافع خویش را برتوده های مردم تحمیل می کنند عامل مجسم شیطان میداند  

  اگر تاریخ شیعه رابنگریم وحقیقت وجودی آن را ازشروع ولایت مولای متقیان به نظاره بنشینیم . ابهت درک عمیق نهفته در کلام علی (ع)چنان متحیرمان می کند که به ناچار دربرابر آن بزرگ اسوه بشریت سرتسلیم فرود می آوریم وبینش و بصیرت وبردباری آن بزرگ را به ستایش می نشینیم... علی که چهارمین حاکم اسلامی بعد ازرحلت پیامبر است بزرگترین منتقد حکومتهای اسلامی پیش از خویش نیز هست! او برای روشنگری مردم هیچ مصلحت و...سیاستی را روانمیداند وصادقانه وبی محابا شیفته این است که مردم را باحقایق اجتماعی ؛ سیاسی؛ دینی وانسانی آشنا نماید حقوقشان را درقبال حکومت متذکر گردد وظایف خود را اعلام نماید وبر جهل بیداد وخرافه بتازد! حکومتی که اوآن رانقد می کندوبه چالش می طلبد حکومت استعماری واستبدادی روم وبیزانس و...نیست ویاحاکمیتهای مترتب بربینشهای ادیان وفرق دیگر نیستند! علی درپناه تعقل وخردی انسانی ؛ نگاهی اشراقی وماهوی نیز دارد ودرنهایت آزادگی ودرایت ارزشی؛ منتقد امیرالمومنین هایی است که بعد ازپیامبر بیرق اسلام را بردوش گرفته اند ! اوبی محابا و بی توجه به توفیق آنها درکشورگشائی وبسط جغرافیای اسلامی؛ ایشان را ظالم وشقی می نامد! چراکه توفیق مادی ونظامی هیچ خلیفه ای را پله پیروزی وتوفیق واقعی تلقی نمی کند.نگرش عقلانی وی معطوف به ترسیم مسیر کمال وسعادتمندی بشری است ومقصود از موفقیت ازمنظر او؛ حصول تکاملی است که جامعه و مردم را آگاه و خردمند بارمی آورد خردی که دروازه خوشبختی وکامروائی انسانی است. علی با برشمردن خصائل ضدانسانی حاکمان اسلامی ونقاط ضعفی که جامعه را به خذلان وانفعال وا میدارد لحظه ای درنگ وتردید نمیکند. او از نمایش مصلحتی که فریب وکتمان حق ومدارا وتحمل ظلم وفساد را درخود دارد منزجر ومتنفر است وحکومت مصلحت ماب را شقی ونیرنگ باز میداند که ضعف وناتوانی و بی کفایتی اش را در مدیریت جامعه اسلامی درلباس مصلحت توجیه میکند منحرفانه دین را به نفع مطامع خویش به تفسیر می نشیند مردم وجامعه را از خرد واندیشه دور میکند و جهل وخرافه را غالب می سازد وناشایستگان وحمقا و چاپلوسان را صدارت می بخشد و...حکومت راچونان طعمه ای درمیان خویشان و اطرافیان تقسیم می کند(تبدیل حکومت دینی به حکومت الیگارشی) آنگونه که درقبال ظلم و بیداد آنها مردم دچار بی ثباتی وسرکشی میگردند...و از دین وحقیقت روی گردان میشوند... واین نگاه روشن وانقلابی هنوز هم زنده وپابرجاست... اگر نام علی پس از 1400 سال هر روز پررنگ تر ومحبوب تر می شود بخاطر صراحت ؛ شجاعت و شایستگی وی در ابراز حقایق است حقایق تلخی که با تحکم وایمان به عدالت ؛ الوهیت و کرامت انسانی بیان میشوند ودرقاموس نقد قدرت ؛ حکومت وجامعه؛ منشائ ظهور تفکری میگردد که درپرتو آن انسانهائی آزاد وروشنگرتربیت می یابند وبه بالندگی ورشد میرسند... نگاه ژرف علی که مقتدای تشیع است دربرابر ظهور نفس قدرت بواسطه خلافت اندیشان مترف وفریبکار؛ کوتاه نمی آید او مصلحت اندیشانی را که بانام حکومت اسلامی خواستهای خود راپیش می برند وباحاکمیتی سراسر انباشته ازدروغ ونیرنگ وفساد مصالح ومنافع خویش را برتوده های مردم تحمیل می کنند عامل مجسم شیطان میداند که باشعار دروغ و فریبکاری تنها عطش قدرت خود رافرو می نشانند وبرای تامین اهداف شیطانی شان خواهان سلطه واقتدار مطلق و بی حساب وسئوال بر مردمند وبانام دین ومذهب؛ اختیار وحدودحکمرانی خداوندی را در حکومت وقدرت به خویش و عوامل خویش تفویض کرده وباز بانام دین ؛ مشرکانه به جایگاه خداوندی تکیه می زنند؛انسانیت راسلاخی میکنند؛حقوق ملت راتضییع ساخته وحکومت شان به چپاولگری و تاراج مردمی می انجامد وبه بهانه مصلحت آزادگان به دار می آویزند چاپلوسان وناشایستگان را برمردم مسلط ساخته وشایستگان را به بند میکشند و آنان که جای جای اریکه حکومتشان حضور خفقان وبیدادگری و ظلم وتزویر و دروغ و خودکامگی و فریبکاری و کتمان حقایق وثروت اندوزی است ونمایش مصلحت نمایانه شان به تاراج مادی ومعنوی مردم ختم میشود دربیان روشن شیعه ورهبرشیعه درمسیر باطلی سوار گردیده اند که مقتدا و راهنمای آن ابلیس است و این بارزترین نشان ونماد برای نمایش چهره نامشروع حکومتهایی است که با موج دین ومذهب می تازند...درحالیکه اعمال و رفتارشان هیچ بویی از دین وحتی انسانیت نبرده است... ودرراستای اعتقادی برخاسته از چنین اندیشه نابی؛ چگونه میتوان شیعه بود ولی از پایگاه وشناخت حکومت باطل غافل ماند؟ وآن را از حاکمیت حق تمییز نداد؟مولای شیعه حاکمیت وارسته دینی را با هیچ مصلحت فروگذاری (که حق را در هرجنبه آن فرومی گذارد)منطبق نمی داندواین موضع تغییر ناپذیرتشیع واقعی در مواجهه با شناخت حکومتها ودولتهاست... تا آن زمان اگر کسی نتوانسته بود درخطبه وسخنی به امیرالمومنین های بعد از پیامبر خرده گیرد واز آنها انتقاد کند جسارت علی با انکه خود چهارمین خلیفه ای است که امیرالمومنین خوانده میشود مرزهای آزادگی را درهم می نوردد و دراوج وچکاد انسانیت وارزشمداری ؛ ابهت توخالی تمام القاب را میشکند شان سازیهای دروغین را فرو می ریزد ودرمقام راهبری خردمند (ونه دگم و فرصت طلب) که شایسته بزرگی چون اوست فریادبرمی آورد: بخدا سوگند باوجود اشراف به حق؛از آن روی گردان بودند ودلیل رویگردانی قدرتمندترین حاکمان اسلامی بعد از پیامبر اسلام را قدرت طلبی ومال پرستی میداند و بی هیچ عذر و لکنت وبهانه ای در برابر شکل گیری تابوی قدرت به بهانه حکومت دینی می ایستد وآرزوهای شیطانی استحمارگران متدین نما را نقش برآب میسازد . واین یعنی هر حکومت نالایق و متظاهر دینی که فساد وبی عدالتی؛ و مال پرستی و خودکامگی را پیشه کرده است از دید تیزبین مولا وتشیع واقعی نامشروع وشیطانی است... زمانی که تصورکنیم صرف دنیاطلبی ومال پرستی حاکمان وعاملان حکومت ؛ آنان را به منجلاب دشمنی با دین سقوط میدهد دیگر تکلیف چپاول وتاراجگری از دیدگاه شیعه معلوم ومبرهن است و حضور فساد درعرصه های اقتصادی وسیاسی که زاییده خصلتهای قدرت طلبانه ظالمان وستمکاران است در اندیشه وتفکر تشیع پاسخ خود را دارد ...وآن جز پاسخی محکم و مبارزه جویانه نمی تواند باشد... آنگاه که حضرت علی (ع) امیرالمومنین دیگر رابه نقد می کشداو را به اتهام تشکیل حکومتی الیگارشی به جای حکومت اسلامی وتحمیل آ ن به مردم؛ نکوهش میکند:بنگرید که چسان دوپستان حکومت را میان خویش تقسیم کردند و شیر شتر را دوشیدند ...او درحالی که از پرخوری پهلوهایش متورم شده بود چونان ستوری که همی جز چریدن ندارد خویشاوندان پدری اش با او همدست شدند ومال خدا راچنان بااشتیاق فراوان خوردند که اشتران گیاه بهاری را...! وچه بیمحابا حاکم اسلامی قبل ازخویش را به دلیل ارتزاق از بیت المال وتاراج آن به چهارپائی تشبیه میکند! و به زشتکاری حاکمان در ترجیح قوم وخویش بازی به حکومت ارزشی وانسانی می تازد! چرا که سلطه این پلیدی وزشتی جامعه انسانی را از وجود لایقان وشایستگان بی نصیب می سازد. علی واقع بین است: دیدگاه او درباره جامعه ای که خود حاکم آن است با شاخصی واقعگرایانه ؛ آنچنان تداعی می یابد که گوئی نگاه تیز بین جامعه شناسی مبرز وبرجسته به کنکاش دردهای اجتماعی برخاسته باشد! وژرفای این نگاه بقدری دقیق و برخوردار از بصیرت وآگاهی است که پس از گذشت قرنها همچنان زنده وپیشرو مینماید... "به هرکجا که بخواهی چشم بگردان! ومردم رابنگر! آیاجزمستمندی که ازناداری اش رنج می برد یاتوانگری که کفران نعمت می کند یا بخیلی که درادای حق بخل می ورزد تابرثروتش بیفزاید یامتمردی که گوشهایش برای شنیدن اندرزها گران شده است ...چیز دیگری خواهی دید؟نیکان وصالحان کجایند؟" وبراستی کدامین اندیشه ای میتواند صریحتر و روشنتر از این نگاه مردم را به واقعیات جامعه معطوف نماید؟ فریاد مولای موحدان برای ترسیم مرزهای حق وباطل متکی به همین واقعیتهای اجتماعی است ومعتبرترین فهم ومدرک شیعه نیز درترسیم مواضع براساس بینش علی(ع) مبتنی برواقع بینی و واقع نگری است. وحقایق رانه برمبنای ادعا وشعار ؛ که براساس ادله ای آشکار وانکار ناپذیر به رخ میکشد واین نگاه اندیشمندانه وروشنگرانه ؛محکم ومتقن ؛ منشا یقینی است که شیعه را به نور معرفت می آراید و او را از انحراف وزبونی؛ اشتباه و تردید باز می دارد و تاریخ پر ارجی را پیش پای اوسبز میکند که در فراز و نشیب آن از تحمیق شدن و ظلم پرستی نجات می بخشد. وتازمانی که علی وآموزه علی در دل هر انسانی زنده است درخشش روشنی اگاهی و معرفت علی ؛ اورا به شناخت حق از باطل وراه از بیراهه قادر خواهد ساخت مگر انکه از ان تهی گردد... وقتی دلتنگی علی رامی نگرد که ازنای جان مینالد ومایوس از مردمی که پلیدی وزشتی آنان رافراگرفته وبرروح وجسم شان فرمانروایی میکند با زمزمه نیکان وصالحان کجایند اشگ می ریزد ودرد میکشد بی گمان باید از تصویر ظلمی که جامعه اش را به بستر فلاکت وبدبختی افکنده است متاثر واندوهگین گردد وطنین فریاد ش بی هیچ بیم وترسی دنیایی را متوجه حقیقت سازد. در وسعت حضور اندیشه شیعه واقعی که شیعه علی است چگونه میتوان تصورکرد بیعدالتی وظلم وفقرو...استبداد وخفقان وقدرت طلبی وچپاول ونیرنگ وخودکامگی دنیای انسانی را درخود فروببلعد واو ساکت باشد؟ تلقی از شیعه بودن وشیعه علی بودن علی وار زیستن است وکسی که مدعی تشیع است جسارت وتفکر و مرام علی دردل او ریشه دوانیده و شرافت وآزادگی شیعه را به ارث برده است و هرمدعی شیعه که نشانی از ظلم ستیزی و آزادگی در وی نتوان یافت نه شیعه علی است بلکه دروغگوئی است که شیعه وپیرو ابلیس است وبس.... مولای متقیان باصراحتی وصف ناپذیر فاصله طبقاتی ناشی از فقر وفلاکت توده ها وثروت انباشته و افسارگسیخته توانگران برخاسته از زمانه چپاول وتاراج بیت المال را (که قبل از حکومت وی به وقوع پیوسته) نشانه جامعه ای شیطانی می نامد وانحراف اجتماع وتربیت ناپذیری مردم را به دلیل رخنه فرهنگی حکومتی نالایق ؛ نابحق ؛ ستمکار وقوم پرست تلقی مینماید که مردم را در طول حکومت نابکارانه خویش به پلیدیها و زشتیها عادت داده و مبانی روشن وتعالیم واقعی دین را به یاری عالم نمایان دنیا پرست وجاهل ؛ وارونه ساخته اند.! وجوشش فریاد شیعه به تاسی ازمنادی عدالت؛ بسترساز افشای این وارونگی تاریخی است. علی قلمرو حاکمان باطل اندیش وشیطانی را اینگونه توصیف میکند:شما درزمانی زندگی می کنید که نیکی از آن رخت بربسته و دورتر میرود! وبدی بدان روی نهاده ...نزدیکتر میگردد... جلوس باطل قلمروی می آفریند که درآن فقیر فقیرتر وغنی غنی تر گردیده وجامعه درنهایت سستی ونادانی به چنین پلیدی وزشتی تن درمیدهد . جامعه درچنان فضای ننگ آور و حیرت اوری فرو میغلتد که فرومایگان قدرت میگیرند ونامهای ننگ آلود و زشتکارعنان هدایت مردم را عهده دار میگردند. وبانگ حقارت وچاپلوسی ؛ گلوی حق وعدالت را می فشارد تا انگاه که انسانیت از میان برخیزد و به کام مرگ درافتد... درقلمروی که به تسخیر پلیدی وزشتکاری درآمده است باید که آرزوی مرگ کردچراکه هیچ ذهن بیدار وعصیانگری را نمیتوان یافت که به نور معرفت الهی انسانی ؛ راه نجاتی را به طلب برخیزدوجامعه آنقدر به بازیچه انگاری دینی مشغول میشود که تدین وایمان حقیقی؛ به بهای منافع سلطه طلبان وخودکامگان متدین نما! به بند کشیده میشود وقانون به دست عاملان مخدوش میگردد وانان که خود باید پاسدار حدود وقوانین باشند آن رازیر پای می گذارند واعتماد توده ها از حاکمیت دین وقانون ستانده می شود چراکه خطای نابکاران متدین نما به حساب تدین وایمان واقعی نوشته میشود ومردم قدرت تشخیص حق از باطل را فروگذارده وقادر به تفکیک آنها نیستند وحاکمیت تاریخی وطولانی دستهای شیطانی دین آلود ؛ درعصر وارونگی حقایق وتعالیم دینی؛ چنین روندی را برمسیر بشر تحمیل نموده وبه سرانجامی دردناک انجامیده است. مولای موحدان دست به نفرین ایشان میگشاید: خدای نفرین کند آنان راکه امر به معروف مینمایند وخود به جای نمی آورند ویا اززشتی منع میسازند وخویش از برپای داشتن آن باکی ندارند..ادامه دارد

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...

ابزار وبلاگ بدون تبلیغات



ابزار گوگل پلاس

کد گوگل پلاس


translat... برای ترجمه به هرزبان دنیا کافی است برروی پرچم آن کشور کلیک کنید